سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کامیار خان
 

امروز خیلی حالم خوب است و خیلی هم خوشحالم همه کنار هم هستیم از سر و کول بابا بزرگم بالا می رم و یواش یواش ناگفته هایم را تمرین کرده و بر زبان می رانم با آب و هوای گرم اینجا هم عادت می کنم


خلاصه کلی پیشرفت داشته ام امروز برنامه دارم که کمی بیشتر شلوغ کنم و داد و فریاد راه بیندازم تا توجه همه را به خودم جلب نمایم من اصلا" اهل مهد و اینا نیستم و دوست دارم که در کنار دوستان و آشنایان باشم قرار نیست هی به مهد برم و از اوضاع کشورم بی خبر باشم من درسته که کوچولو هستم ولی خیلی به مسایل جاری حساسم انشاله باباجانم متوجه خواستهای من خواهد شد و از این به بعد زیاد از اعضای کمیته شلوغ کاریها دور نخواهم ماند مهد کجا و من کجا ؟ وقتی آن بچه ها را نمی شناسم من باید با کی همفکری کنم هر کدامش به ساز خودش می دمد من هم اهل این کارها نیستم پس منتظر ملاقات همه در منزل پدر بزرگم هستم بچه ها

این هم گفته باشم که اگر به مهد باز ببرند بعد از برگشت حسابی آب بازی کرده و همه را خیس خواهم کرد شلنک را که می بینید پس کمی آنورتر یالله


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/6/3 توسط کامیارخان اکبرزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک